الف) عوامل ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی ابتدایی میباشد.
یکی از مهمترین اهداف آموزش ریاضی در این است که بچهها بتوانند در شرایط جدید و با توجه به آموختههای قبلی مسائل را حل کنند و این امر وقتی میسر میشود که با دانشآموزان کار شده باشد و موقعیتهای جدیدی را برای حل مسائل بوجود آوریم با توجه به این مطالب و هدف میبینیم محتوای درسی و کتابهای درسی چه محدودیتهایی را برای معلمان برای رسیدن به این هدف بوجود آورده است.
1ـ محدودیت زمان:
زمان تدریس ریاضی در مدارس محدود است محتوای ریز مواد درس ریاضی در همه پایهها اول تا پنجم براساس جدول زمانی است اما حل مسئله و تشویق دانشآموزان به فکرکردن و پیداکردن روش حل مسئله و انجام تمرینات لازم در این رابطه نیازمند زمان است در دومین همایش ریاضی آقای ایوبیان مقایسه کلاس درس ریاضی معلمان آلمان، ژاپن، آمریکا را با معلم استان کردستان موشکافانه نشان دادند همه دیدیم که در مدارس کشورهای دیگر معلم مسئلهای میداد و با فراغ بال و خیال آسوده نظارهگر کار دانشآموزان بود ولی معلم استان ما از ثانیه آغازین کلاس درس در جنب و جوش بود متوجه میشویم که محتوی برنامه درس ریاضی ما طوری طراحی شده که مفاهیم زیاد تمرینات زیاد را بچهها انجام بدهند بدون اینکه زمانی برای فکرکردن برای شاگردان در نظرگرفه شده باشد، سپس معلمان مجبور هستند با توجه به جدول زمانبندی که حتماً باید 192 صفحه ریاضی پایه سوم در 8 ماه که یک ماه تعطیلی هم دارد را ارائه دهد پس میبینیم محتوای درسی طوری طراحی شده که زمانی برای فکرکردن جهت رسیدن به جواب مسئله را برای کودک در نظرنگرفته و هر مطلب درسی در کتاب های ما باید در زمان 45 دقیقه تدریس شود که این زمان در نرم جهانی فقط برای فکرکردن روی مسئله باید به دانشآموز داده شود تا خود به راه حل مسئله برسد.
2ـ محدودکردن معلم در انتخاب محتوا و فعالیت مناسب
برنامههای کتابهای درس ریاضی در ابتدایی طوری طراحی شده که هرگونه انتخابی را از معلمان ما سلب کرده که همین امر باعث شده که معلمان فقط فکر خود را روی مطالب درسی متمرکز کنند در صورتی که با تجدیدنظر در محتوا و آزادگذاشتن معلم در انتخاب آن معلم میتواند بین فعالیتهایی که دانشآموزان را به فکرکردن سوق میدهد و فعالیتهای که فقط مشغول کننده هستند تفاوت بگذارد و فعالیتهایی را که تسهیلکننده یادگیری در بچهها میشود را انتخاب کند مثالی عرض میکنم محتوای به معلم کلاس اول ارائه شود که معلم آزادانه کودکان را در یادگیری شناخت اعداد و خواندن و نوشتن آن تا عدد 99 یادگیری مفهوم جمع و تفریق و حل مسائل مربوط به آن کمک کند در بازدیدی که از یکی از روستاهای منطقهی زیویه به عمل آوردم در دیماه بود که از بچههای پایه اول پرسیدم بچهها ریاضی تا صفحهی چند خواندهاید بچهها تعجب کردند گفتند ریاضی؟ ما که ریاضی نداریم معلم به من گفت شما ریاضی بپرسید چه کار به کتاب ریاضی دارید من هنوز کتاب ریاضی به آنها ندادهام وقتی سؤالاتی از بچهها کردم این دانشآموزان در سطح آخر سال یک دانشآموز پایه اول بودند معلم اعداد را به آنها یاد داده بود مفهوم جمع و تفریق و حل مسائل مربوط به آن را خیلی بهتر از مدراسی که محدود به کتاب بودند یاد گرفته بودهاند.
3ـ عدم هماهنگی در ارائه مطالب محتوای درس:
برای بیان بهتر این موضوع به کتاب ریاضی پایه چهارم اشاره میکنیم در کتاب ریاضی پایه چهارم دانشآموز در اوج یادگیری و انجام تمرینات تقسیم هستند و کمکم به مرحله حل مسائل مختلف تقسیم نزدیک میشود که با زدن یک ورق دیگر یک دفعه وارد هندسه و زاویه میشوند و کودک از مطلب تقسیم کنده شده و به مبحث زاویه میپردازد. البته این مشکل ما را بیشتر در ریاضی پایه چهارم میبینیم که با توجه به بازدید از کلاس حدود 20 نفر از معلم پایه چهارم همه متفقالقول بیان کردند که مشکل اساسی درس ریاضی در این پایه همین عدم توجه به دستهبندی مطالب درسی میباشد که پس ارائه یک مطلب و گاهاً در اوج آموزش از مطلب کنده شده و پس از چند صفحه دیگر دوباره به همان بحث میرسند که دوباره معلم باید آموختههای قبلی را برای بچهها مرور بکند که این از نظر محدودیت زمان نیز برای معلمان مشکلاتی را فراهم میکند.
4ـ در خصوص عوامل ضعفآموزشی درس ریاضی که محتوای کتابها موجبات ان را فراهم میکنند، میتوان گفت توجه به معرفی مشاهیر ریاضی کشور، توجه کم به بازیهای فکری که کودکان را بیشتر به درس ریاضی جذب کند، به نیازهای اصلی آموزش گیرنده درس توجه کمی شده در این خصوص باید بگویم که فرد باید نبود چیزی را احساس کند تا نیاز به فکرکردن و سپس تلاش در جهت کشف ان را در فرد به وجود آورد، عدم انعطافپذیری برنامهها محتوای درسی در مقابل پیشرفتهای جهانی علم ریاضی را میتوان از دیگر عواملی دانست آموزش این درس را دچار چالش کرده.
ب) عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به خود دانشآموز ابتدایی
دومین عامل از عوامل ضعف آموزش ریاضی در نظر معلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است علت ضعف در خود کودکان است گاهاً ما دانشآموزانی در مدرسه داریم که در دروس دیگر نمره قابل قبول میگیرند و در یادگیری مطالب درسی مثل فارسی، تاریخ و ... موفق هستند اما در درس ریاضی مشکل دارند. طبق تعریفی که دیسمور[5] از اختلال ریاضی و حسابکردن کرده است، اختلال در یادگیری ریاضی نارسایی شدیدی است که در بوجودآمدن مهارتهای حسابکردن و ریاضیات بوجود میآید و با عقبماندگی عاطفی یا عقبماندگی ذهنی و یا شرایط نامساعد مدرسه قابل تبیین است.
به طور کلی نارسایی در یادگیری ریاضی را به دو قسمت تقسیم میکنند[6]:
1ـ برطبق تحقیقات موجود، نارسایی در حسابکردن و در ریاضیات گاهی به نوعی نارسایی دیگر در ارتباط است مثل دریافت شنیداری، دیداری، گفتاری و ...
2ـ نارسایی در تفکر کمی: نارسایی در حسابکردن و ریاضیات ممکن است به خاطر اشکال در تفکر کمی برای بعضی از دانشآموزان بوجود آید به بیانی این کودکان قادر نیستند اصول ریاضیات را درک کنند معمولاً در چنین مواردی کودکان میتوانند بخوانند و بنویسند ولی در انجام اعمال ریاضی اشکالاتی دارند چنین مشکلاتی ممکن است در مورد درک روابط فضای، یادگیری مفاهیمی چون بالا و پایین و چپ و راست، روابط مقادیر اندازهها و اشکالات و غیره باشد.
گاهاً دانشآموزان شکستها و موفقیتهای خود را به چیزهایی نسبت میدهند که آنها بااین طرز فکر از موفقیتهای خود در درس ریاضی به شانش یا چیز دیگر نسبت میدهند که به این موضوع درماندگی آموخته شده میگویند که امروزه متأسفانه درماندگی آموخته شده، در درس ریاضی در بین دانشآموزان بیشتر مشاهده میگردد. مشکلات روانی از این قبیل باعث بوجودآمدن مشکلاتی در یادگیری درس ریاضی شده که گریبانگیر دانشآموزان زیادی شده و همین امر ضرورت مشاوران مجرب را در مدارس ابتدایی میطلبد، یکی دیگر از بیمارهای شایع در بین دانشآموزان ترس از اعداد است که مثل دیگر ترسهای طبیعی نیست و در شرایط معینی بروز میکند با این همه دانشآموزانی که دچار چنین ترسی شده باشند به قول پیاژه:[7] دستخوش نوعی «بیاستعدادنمایی» میشود که خود به خود درک روابط را دشوار ساخته، مانع یادگیری میشود بنابراین بهجاست اگر مبارزه علیه «ترس از اعداد» را که اکثریت دانشآموزان را یکباره از اشتغال به مباحث ریاضی روی گردان میکند، از اهم وظایف مدرسه بدانیم.
ج) عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به روشهای آموزش:
کلاس ریاضی سخت است چون با زبانهای خودش بیان نمیشود بلکه در چارچوب کتاب و روش تدریس معلمان محدود شده است و با حجم زیاد کتاب، معلم نمیتواند مطالب جالب و توضیحات لازم را در مورد تاریخ و نحوهی به کاربردن مطالب تدریس در زندگی را بیان کند.
باید توجه داشته باشیم که معلم ولو ریاضیدان باشد نمیتواند ادعا کند که روشی که در تدریس به کار میبرد بهترین است؛ زیرا ریاضیدانستن یک چیز و ریاضی تدریسکردن چیزی دیگر است اگر روش بنا به منطق بزرگسالان بهتر به نظر آید، معلوم نیست برای دانشآموزان که هنوز فرایندهای منطقی نزد آنها در حال تحول است مناسب یا مناسبتر باشد.
پروفسور ورتایمر[8] تفکر کودکان را مورد تحقیق قرار داد و آن را در کلاسهای مختلف مطالعه کرد نتیجهای که از مطالعات خود گرفت این بود که اغلب شیوههای تدریس کورکورانه است و در کودکان جمود فکری ایجاد میکند و تمرینهای تکراری و پاسخهای ماشینی که از کودکان توقع دارند، انعطافی را که فکر سالم نیازمند آن است در کودکان ایجاد نمیکند مبالغه در تکرار مطالب نیز میتواند زیانآور باشد این نوع تربیت خطرناک است زیرا دانشآموزان را وادار میکند که چشم بسته چیزهایی بگویند یا کارهایی انجام دهند بدون اینکه فکر آنها را به کار بیندازد.
هر چند متأسفانه در کشور ما روشهای آموزش هیچ یک از مواد درسی با روش علمی مورد برری قرار نگرفته است، ولی قرائن موجود حکایت از آن دارد ه روش تدریس ریاضیات، مثلاً از روش تدریس زبان فارسی، جغرافیا نظام یافته است با این وجود به عقیده اینجانب تاریخ تعلیم ریاضیات در مجموع رضایتبخش نیست نه تنها بازده تلاشهای مربوط به آموزش در این حیطه ناچیز است، بلکه برخلاف انتظار، فراگیری ریاضیات به رشد فکری دانشآموزان کمک نمیکند.
با مشاهده تدریس حدود 17 نفر از معلمان ابتدایی درس ریاضی منطقه در سال 80 بیشتر همکاران تقریباً یک روش تدریس استفاده میکنند در این روش آموزگار ابتدا تقسیم را در پای تخته مینوشتند سپس مراحل را برای بچهها توضیح میدادند از 17 نفر فقط 2 همکار در حین تدریس مطلب ریاضی جواب حاضر و راه رسیدن به حل مسئله را شسته و رفته در اختیار بچهها قرار ندادند آنها هم آنقدر مسئله را برای بچهها با توضیحات اضافی پیچیده کردند که زمان زیادی با صرف انرژی زیادی بچهها را تقریباً به حل مسئله رساندند قبلها توضیح دادم که با توجه به تحقیق آقای ایوبیان میتوان گفت از این روشها که در استان و منطقه استفاده می شود در هیچ جای دنیا استفاده نمیشود که البته استفاده از این روشها باز میگردد به محدودیت زمان و محتوای زیاد کتب که معلمان مجالی برای فکرکردن به کودکان نمیدهند تا حداقل اهمیت ان مطالب درسی را بدانند و بدانند چه لزومی دارد که فرضاً مفهوم کسر را یاد بگیرند.
به عقیده پیاژه[9] تصورات منطقی ذهن و به طور کلی هوش انسان زاییدهی درونیشدن اعمال اوست و میگوید: تشریح حقایق و مفاهیم ریاضی به صورتی که در روش «تدریس زمانی» معمول است برای کودک کافی نیست مشاهده تصاویر و اشکال و مجموعههایی که متضمن حقایق و روابط ریاضی باشد نیز چنان که در روشهای مکاشفهای معمول است مفید فایدهای نیست برای آنکه تصورات حاصله دقیق مفاهیم روشن باشد، دانشآموز باید شخصاً به تجربه و آزمایش بپردازد اشیاء و مسائل را از نزدیک دستکاری کند تا روابط کمیتها را مستقیماً درک نماید.
به عقیده پیاژه آموزش صحیح باعث درونیشدن مطالب ریاضی میشود که دارای خصوصیات ذیل میباشد:
1) این اعمال صورت درونیشده اعمال ابتدایی و واقعی کودک هستند.
2) این ها اصولاً قابلیت آن را دارند که در دو جهت انجام شوند و درک عمل انجامشده در جهتی مستلزم درک عمل انجامشده در جهت عکس آن است.
3) این اعمال از آغاز بستگی به یکدیگر داشته، جزء لاینفک نظام کلی میباشد یعنی عمل منطقی در ریاضی نمیتواند مستقر باشد به عبارت دیگر، ماهیت و طبیعت یک میل منطقی و ریاضی منوط به قابلیت ترکیب آن با اعمال دیگر است.
با توجه به تفاصیل فوق به این نکته میرسیم که یکی از علتهای ضعف آموزش ریاضی در دوره ابتدایی استفاده نکردن معلمان از روشهای تدریسی است که متناسب با درس ریاضی باشد یعنی کودکان را واردار میسازد تا فکر کنند و افکار خود را هرچند که درست نباشد بیان کنند همه میدانیم که به تعداد معلمان دنیا روشهای مختلف تدریس وجود دارد اما همهی روشهای تدریس معمولاً در چند قالب کلی جای میگیرد پس اهمیت دارد که چه روشی با توجه به شرایط و وضعیت کلاس انتخاب شود که ما را به بیشترین بهرهوری برساند ولی متأسفانه روشهای برای تدریس این درس مهم معمولاً انتخاب میشود که آسانترین روش باشد و معمولاً بهترین روش آسانترین روش ارائه درس نمیباشد گاهاً روشهایی انتخاب میشود که از نظر بزرگسالان روش مناسب تشخیص داده شده ولی میتواند از نظر کودکان بدترین روش برای یادگیری باشد.
د) علل ضعف آموزش ریاضی که مربوط به معلمان ابتدایی است:
در این قسمت از عوامل ضعف آموزش ریاضی در منطقه و استان باید بگوییم که معلمان استان ما معلمانی دسلوز و زحمتکش، من خود شاهد اشکهای معلمان در کلاسهای درس یودهام دیدهام معلم بر اثر فشارهای روانی حاصله از تدریس چگونه دستهایش میلرزد صدایش تغییر میکند معلمانی را دیدهام که وقتی از کلاس بیرون میآیند مثل یک نقاش یا کچکار بوده همه اینها نشانه یک پتانسیل بزرگ در امر تغییر است اینها نشانهی آن است که معلمان استان ما خواهان این هستند که انسان هایی را تحویل اجتماع خود دهند که دارای فکر و اندیشههای والا باشند و حتی از خودشان بهتر و بهتر باشند و شاهد این امر این است که وقتی معلم دانشآموز خود را در مراتب عالی میبیند با خنده و با غرور و با افتخار بیان میکند فلانی شاگرد من بوده اما باید این پتانسیل به حرکت درآید.
ریاضی بدون زحمت نیست اما هرگز نگفتهاند ممکن است لذتبخش هم باشد، ریاضی در جامعه ما به اندازه کافی هولانگیز شده و نیازی نیست ما معلمان از آن غول بسازیم و به جای رفع مشکل با رفتار و گفتار خود بر شدت آن بیافزاییم.
چه بخواهیم چه نخواهیم باید این واقعیت را قبول کرد که علل عدیدهای از ضعفهای آموزشی ریاضی برمیگردد به خود معلمان اینجانب خود به عنوان یک معلم بر این امر اعتراف میکنم و شاهد هم بوده و هستم با توجه به تجارب مدیریتی و راهنمایی آموزش از دور و نزدیک شاهد بیعلاقهبودن معلمان به یادگیری روشهای مناسب تدریس بوده و هستم در زمانی که در تربیت معلم آقای ربیعی روش مجسم و مجرد را به ما گفته هنوز هم همین روش در تدریسهای ما هست و میخواهیم تا بازنشستگی این روش را حفظ کنیم غافل از اینکه روشهای مناسبتر برای یادگیری ریاضی نیز وجود دارد خلاصه اینکه میتوان عواملی را که معلمان را در ضعف اموزش ریاضی سهیم میکند به صورت مختصر و به شرح ذیل بیان میکرد با توضیح اینکه این مطالب شامل همه معلمان ریاضی ما نمیشود بلکه قسمتی را شامل میشود که امیدواریم در رفع آن نواقص کوشش کنند و این نظریات تقریباً نظرات شخصی است که امیدوارم معلمان عزیز از موضوع دلگیر نشوند.
1ـ عدم علاقه و حوصله برای مطالعه کتابهای روانشناسی و روشهای جدید تدریس.
2ـ عدم توجه به نظریات و پیشنهادات دیگران در خصوص تدریس ریاضی و در امر کلاسداری.
3ـ شرکتنکردن در کلاسهای ضمن خدمت ریاضی (البته کمتوجهی بیشتر از طرف مسئولین ادارات به درس ریاضی شده).
4ـ معلمان باید در امر بررسی محتوای کتابهای درس ریاضی پیشقدم شوند و نواقص ان را به مسئولین انعکاس دهند. چون هیچ کس به اندازه معلم نمیتواند در امر تدوین کتب درسی ریاضی مؤثر باشد و هیچ مسئولی به اندازه خود معلم عوامل ضعف کتابهای ریاضی رانمیداند.
5ـ یادگیری علم روانشناسی جهت برخورد صحیح با دانشآموزی که ریاضی را خوب درک نمیکند.
6ـ سختگیریهای بیمورد نسبت برخورد صحیح با دانشآموز را از جذابیتهای این درس دور می کند.
7ـ بعضی از معلمان یک نوع نگرش سنتی نسبت به روش تدریس خود دارد و به هیچوجه در این خصوص انعطافپذیر نیستند.
8ـ بعضی از معلمان مخصوصاً (سرباز معلمان و معلمان حقالتدریس) هیچگونه دورهای در خصوص چگونگی تدریس درس ریاضی را نگذراندهاند همین امر گاهاً باعث ضغفهای ریشهای در درس ریاضی میشود.
در پایان این قسمت به یک سخن از دکتر بهزاد بسنده میکنم ایشان میگوید: معلم، معلم زایده میشود یعنی معلم علاوه بر دانش تدریس که فرا میگیرد باید درونمایه یک معلم خوب نیز در او باشد.
هـ) چند عامل دیگر از عوامل ضعف آموزش ریاضی
1ـ نقش فضا و مکان: از عوامل آموزش ریاضی محدودیت زمان را بیان کردیم اما مکان هم بیتأثیر نیست یقیناً همه میدانیم که فضای کلاس در یادگیری کودکان تأثیری شگرف دارد مثلاً کلاسی را در نظر بگیریم که پنجرههای کوچک دارد سپس نور کم است در کنار خیابان است سروصدای ماشینها و مردم باعث عدم تمرکز بچهها میشود و خود فضای ایجاد شده توسط معلم نیز برروی این درس مؤثر است معلمی که حق اظهار نظر به بچه ها را نمیدهد دانشآموز نیز هیچ علاقهای به فکرکردن روی حل مسئله نخواهد داشت.
2ـ نقش خانواده: اکثر خانوادهها فکر میکنند چون فرزندشان را به مدرسه فرستادهاند دیگر مسولیتی در قبال تحصیل وی ندارند بلکه فقط باید مواظب وضع مادی و ظاهری کودکانشان باشد در این خصوص خاطرهای نقل میکنم مدیر یک مدرسه بودم اموزگار پایه پنجم گفت فلانی این دانشآموز خیلی بیتوجه شده و خلاصه در درسهایش ضعیف شده بهتر است با اولیاء ایشان صحبتی داشته باشیم من هم بر حسب وظیفه پدر ایشان را صدا زدم و با معلم یک جلسه سه نفری تشکیل دادیم، معلم مشکلات فرزندش را بیان کرد و پدر این دانشآموز گفت: اقای مدیر پسر من در درسهایش ضعیف شده به من چه، این آقا (روبه معلم) به او درس میدهد اگر بداند کار ایشان است و اگر نداند کار ایشان است.
با توجه به اینکه خیلی از تمرینات ریاضی را دانشآموزان در منزل انجام میدهند عدم توجه خانواده به این موضوع میتواند از عوامل بهوجودآورنده ضعفهای آموزش درس ریاضی باشد.
3ـ کلاسهای خصوصی: یکی از دلایل بیتوجهی دانشآموزان و خانوادهها به کلاس و درس ریاضی وجود کلاسهای خصوصی است دانشآموز مطمئن است که اگر در کلاس هم متوجه نشود یک بار دیگر تدریس تکرار خواهد شد اما در مدرسه به اندازه کافی خسته میشود و آنطور که باید از کلاس راحت و کم ظرفیت خصوصی هم نمیتواند استفاده بکند چون تمرینات حاضر و آماده حل شده در اختیارش قرار گرفته و فکر میکند همه را یاد گرفته اما وقتی متوجه میشود چیزی بلد نیست که کتاب تمام شده و فرصتی برای جبران باقی نمانده است.
4ـ در اختیارنبودن یافتههای علمی ریاضی: معلمان ما منابع کافی و به روز در زمینه آموزش ریاضی را در اختیار ندارند.
5ـ کمبود تکنولوژی: همه میدانم که وسایلی هستند که همواره امر تدریس و یادگیری ریاضی را برای بچهها راحتتر میکنند هرچند که این وسایل توسط بچهها ساخته شود بهتر است مثلاً جدولی که بچهها خودشان میسازند خیلی مؤثرتر است از جداول آماده و غیره.
6ـ عدم توجه به طرحواره در تدریس و طراحی یک مفهوم درس ریاضی یعنی برای یک مفهوم از درس ریاضی باید پیشنیازهای ان چه توسط طراحان آموزش و تدوینگران کتاب و چه توسط معلم در هنگام تدریس مورد توجه قرار گیرد کودکی مفهوم ضرب را خوب یاد نگرفته بدون شک در تقسیم مشکلات زیاد خواهد داشت.